آیا میدانستید هزینه درمان شدن یک محیط بان با خود او هستش ؟
احمد بحری، محیطبان با سابقه که از سال ۸۵ حفاظت از مناطق استان قم را شروع کرده
به گزارش : او که تحصیلات خود را در رشته محیط زیست دنبال کرده است، با عشق به طبیعت کار در مناطق حفاظت شده را انتخاب کرده است. بحری از نزدیک با مشکلات محیطبانان آشناست و در کانالی که در تلگرام دارد، همواره درباره این مسائل صحبت و برای نمایش زیباییهای طبیعت مطالبی منتشر میکند. آنچه در ادامه میخوایند مشروح مصاحبه خبرنگار «آرمان» با اوست.
تغییرات شرایط اقتصادی و گرانی در جامعه بر محیطبانان به عنوان یکی از اعضای جامعه به صورت مستقیم نمایندگی محصولات هارتمن تاثیر میگذارد، از طرفی شکارچیان نیز برای رفع نیازهای خود نیاز بیشتری به شکار احساس میکنند، نوسانان اقتصادی چه تاثیری بر شرایط کاری شما داشت؟
اگر قیمت گوشت دو برابر شود، قیمت گوشت شکار هم بالاتر میرود که باعث میشود، تخلف هم افزایش پیدا کند. در این شرایط مخارج یک محیطبان بالا رفته است، اما حقوق او تغییری نکرده است. وسایل همه از آنچه بود گرانتر شده است؛ قبل از این موج گرانی میخواستند برای محیطبانها موتور سیکلت بخرند، اما قیمت انواع تجهیزات بالا رفته است و بعد از تحریمها به ما میگویند که دیگر امکان خرید موتورسیکلت وجود ندارد. یا همین جلیقههای ضد گلوله قرار بود به همه محیطبانان بدهند، بعد از اینکه گران شد نتوانستند قسمت سرامیکی مناسب را به محیطبانان تحویل دهند و مجبور شدند که از وسایل با کیفیت کمتر استفاده کنند که خود موجب شکلگیری مشکلات جدید برای محیطبانان شد. این روند به این معنی است که اقتصاد روی محیطبانی تاثیر میگذارد.
بین محیطبانان یک هزار و 500 جلیقه تقسیم شد، در صورتی که ما سه هزار محیطبان داریم؛ آیا با شیفتی بودن این کمبود درست میشود؟
برای مثال به پاسگاهی که چهار نیرو دارد دو جلیقه میدهند و در شیفتهایی محیطبانان هستند، این افراد میتوانند از جلیقهها استفاده کنند و از این نظر مشکلی نداریم. قسمت سرامیکی را جلیقههای ما نداشت، دو روز پیش قسمتهای سرامیکی را برای دو جلیقه تحویل گرفتیم، چون این سرامیکها خیلی سنگین است، نمیتوان همیشه آنها را به تن داشت. در جایی خواندم اگر میخواستند سبکتر این نمونهها را بگیرند، باید 9 برابر این قیمت پول میدادند که سازمان حفاظت از محیط زیست بودجه نداشتند. این جلیقهها را میتوان برای عملیات یک یا دو ساعته شهری استفاده کرد، اما استفاده از این جلیقهها به مدت هشت روز، آن هم روزی هفت یا هشت ساعت حین گشتزنی در مناطق بسیار دشوار خواهد بود.
بعد از اینکه جلیقههای ضد گلوله برای پاسگاهها فرستاده شد، دو محیطبان شهید شدند. این در حالی است که اگر این محیطبانان جلیقه داشتند شاید یکی زنده میماند. در این شرایط چرا محیطبانان از جلیقه استفاده نمیکنند؟
من همان روزی که محیطبان گلستان «تاج محمد باشقره» شهید پانسمان زخم بستر شد، با دوستان به این منطقه رفته بودم، این محیطبان جلیقه نپوشیده بود و اگر او جلیقه به تن داشت به شهادت نمیرسید. دقیقا نمیدانم برای اینکه زمان تحویل پاسگاه بود، او جلیقه نپوشیده است؟ البته دلیل این نیز مشخص است، چون این جلیقهها وزن زیادی دارند و در آن لحظه تعقیب و گریز نمیتوانستند با چنین جلیقههایی شکارچیان را دنبال کنند.
ما سه هزار محیطبان مشغول بهکار داریم. در حالی که با توجه به وسعت مناطق باید هشت هزار محیطبان داشته باشیم، ممکن است درباره فشار ناشی از این کمبود نیرو در کار توضیح دهید؟
سه هزار اسمی است و واقعیت ندارد، برخی از محیطبانان با سابقه 25 سال خدمت کارهای اداری انجام میدهند آنها توانایی گشتزنی در منطقه را ندارند. اگر اسمهای سه هزار محیطبان را داشته باشیم، عملا هزار محیطبان داریم که در منطقه به صورت شیفتی کار میکنند. البته تعیین تعداد محیطبان مورد نیاز هر منطقه نیازمند بررسیهای دقیق است، هر کدام از مناطق تالابی، کوهستانی و جنگل تعداد محیطبان استاندارد خود را دارد. جنگل به تعداد محیطبان بیشتری نسبت به تالاب نیاز دارد. باید برای مشخص شدن تعداد مورد نیاز محیطبان روی مناطق کار کارشناسی وریدی انجام شود. برای مثال جنگلهای گلستان هم اکنون به 200 محیطبان نیاز دارد. در حالی که اسماً 50 نیرو دارد و عملا 20 تا 25 نیرو در پاسگاهها کار میکنند.
بحث بیمه مکمل محیطبانی مطرح شد که در خود اتفاق خوبی برای افرادی است که در این حوزه کار میکنند، اما آیا تا به حال بیمهای که نیازهای محیطبانان را مرتفع کند، در اختیار آنها قرار نداشت؟
بحث بیمه مکمل و مسئولیت چیز خوبی است و اگر اجرایی شود، مساله مناسبی است، چون محیطبانانی را میشناسم که حین خدمت مجروح شدهاند و هزینه درمانی آنها با خودشان است. مدتی کوتاه بیمه داشتیم، چون هزینهها برای سازمان حفاظت محیط سنگین بود. سازمان بودجه لازم را نداشت و نتوانست هزینهها را تامین کند. محیطبان با موتور به زمین میخورد و دستش میشکند، هزینه درمان این را باید دیه پرداخت کند که چنین چیزی از طرف سازمان ممکن نیست.
شرایط کار محیطبانان سخت است، امکانات خیلی کم و محدود و حقوق پایین است، چرا محیطبانان بهکار خود ادامه میدهند؟
به ژل هیدروزورب دلیل علاقهای که در همه محیطبانان نسبت به طبیعت این سرزمین وجود دارد. من هم به خاطر همین علاقه در زمینه محیط زیست تحصیل کردهام. بیشتر علاقه است و چیز دیگری نمیتوانم بیان کنم.
آرمان