درمان افسردگی
در طب سنتی ایران بخش بزرگی از بیماری ها از جمله
به پانسمان زخم بستر گزارش ، در طب سنتی ایران بخش بزرگی از بیماری ها از جمله بیماری های روحی و روانی چون افسردگی، زیر مجموعه اختلالات مزاجی یا اصطلاحاً «سوء مزاج» هستند. اگر مزاج یک عضو به سمت یکی از کیفیات (گرمی یا سردی و تری یا خشکی) متمایل شود، یا اینکه خلط خاصی در آن افزایش یابد، عملکرد عضو مورد نظر با مشکل مواجه شده که این نوع اختلال را سوء مزاج میگویند. مثلاً غلبه سردی و تری یا خلط بلغم در مغز باعث کاهش حافظه، سستی و کسلی، خواب زیاد و … میشود.
چرا افسرده میشویم؟
در کنار بیماری های جسمی، برخی امراض روحی روانی نیز میتوانند در نتیجه سوء مزاج بوجود آیند.
بیماری افسردگی از نظر طب قدیم وریدی میتواند دارای منشأ روحی یا جسمی باشد و با توجه به منشأ آن درمان میشود.
افسردگی در پی افزایش خلط سودا بوجود میآید.
در نتیجه هر عاملی که باعث افزایش خلط سودا در بدن میشود، افسردگی را تشدید کرده و عواملی که باعث کاهش سودای بدن شود، افسردگی را بهبود میبخشند.
پرهیزات غذایی بیماران افسرده برای کاهش خلط سودا
از مواد غذایی تولید کننده خلط سودا میتوان به گوشت گاو، شتر سالخورده، عدس، بادمجان، نشاسته، افراط در خرما و شیره خرما، طحال حیوانات، کلم و … اشاره کرد که در افراد دارای مشکل افسردگی و یا مستعد آن باید پرهیز داده شود.
غذاهای کم کیفیت مانند سوسیس و کالباس و غذای شب مانده نیز در نمایندگی محصولات هارتمن تولید ماده سوداوی در بدن موثر است و لذا جزء پرهیزات غذایی بیماران دارای سوء مزاج سودا از جمله افسردگی است.
رابطه جسم و نفس یا رابطه متقابل امراض روحی و جسمی
این نکته نیز قابل توجه است که بواسطه ارتباط تنگاتنگی که میان نفس و جسم مادی انسان وجود دارد، رابطه متقابلی میان امراض روحی و جسمی برقرار است. همانطور که سوء مزاج میتواند باعث افسردگی و بداخلاقی شود، افسردگی و بداخلاقی نیز در اثر نهادینه شدن در رفتار فرد، می تواند باعث بروز غلبه سودا در بدن شود.
توجه به این نکته از امتیازات ویژه طب سنتی ایران در درمان امراض روحی است و در عین کارآمدی چشمگیر خود، دایره پماد زخم درمان را در این نظام طبی گسترده تر میکند.
نظر حکمای طب سنتی ایران در خصوص رابطه جسم و نفس
ابن سینا در کتاب النفس از مجموعه شفا، با اشاره به اموری همچون غم، شهوت و ترس که نفس را در بر میگیرند، میفرماید: «إن هذه الأفعال و الأعراض هى من العوارض التی تعرض للنفس… فإنها تستحیل معها أمزجه الأبدان. و تحدث هى أیضا مع حدوث أمزجه الأبدان، فإن بعض الأمزجه یتبعه الاستعداد للغضب، و بعض الأمزجه یتبعه الاستعداد للشهوه، و بعض الأمزجه یتبعه الجبن و الخوف».
یعنی حالاتی که بر نفس عارض می شوند، باعث استحاله مزاج بدن شده [و آن را به حالتی که مناسب آن کیفیتِ نفسانی است تبدیل می کنند، مثلاً در هنگام ترس، ژل هارتمن مزاج بدن به گونه ای تغییر می یابد که خلط سوداء بر آن غالب می گردد]
و همچنین این حالات نفسانی میتوانند در اثر حدوث مزاج خاص در بدن نیز ایجاد گردند، همانطور که برخی از مزاج ها، مستعد خشم و غضب و برخی مستعد شهوت و برخی دیگر مستعد ایجاد خوف و ترس در شخص میباشند.